نمی دونم چرا من همیشه از این کلمه سکولار خوشم میومد! خداییش یه جورایی باکلاسه! اما راستش هیچوقت نمی دونستم معنیش چیه! تا اینکه امروز فهمیدم! تو خارج رو نمیدونم اما توی مملکت ما یه چیزی تو مایه های دانشگاه رفتنه یعنی یه جورایی کسایی که میرن دانشگاه سکولار میشن! بابا دَمَم گرم یعنی ما این همه وقت سکولار بودیم و خودمون خبر نداشتیم؟!! خیلی باکلاسیم!
اما یه سئوال دیگه برام پیش اومد! این لاشه علم چیه حالا؟!
یه پیشنهاد: بی زحمت بی خیال دانشگاه ها بشین٬ همون درس های آموزش و پرورش رو اسلامی کردید بس بود! بذارین این یه ذره دین و ایمون برای یه عدّه ای بمونه!
به نظرم بچه ها دوست داشتنی ترین موجودات روی زمینن. در بدترین حالت های روحی فقط دیدن و شنیدن معصومیت ها و شیطنت های بچه هاست که می تونه منو برای لحظه ای از اون حال و هوا خارج کنه. دوستم یه پسر ۴ سال و نیمه داره٬ داشته مبردتش پارک که پسره شاکی بر میگرده میگه:
عمراً اگر من این پارک بیام؟
مامانش با تعجب : وا؟ لوس نشو؟ چه فرقی داره؟
تاب های این پارک خرابه میوفتم کلّه مغزی میشما!
باز کردن بخت آقایان در کمتر از یکسال!
قابل توجه آقایانی که تمایل به ازدواج دارند اما به دلیل بسته گی (همون بسته بودن) بخت تا کنون موفق به این امر نشده اند! بخت بازکنی "یکی مثل همه" در خدمت شماست!
باز کردن بخت در کمتر از یکسال!
افزایش تعداد عشاق در کمتر از 6 ماه!
100% تضمینی! 100% تضمینی!
کافیست فقط ما نسبت به شما تعلق خاطر پیدا کنیم!!
فردا پیرتر می شوید همین حالا اقدام کنید!!
میگن دموکراسی خیلی چیز خوبیه! از تعریف هایی هم که ازش می کنن به نظرم باید خوب چیزی باشه!!! یه مدیری داریم نازنین(!!!!)٬ اینقدر دموکراتِ! اینقدر به این چیزای خوب خوب اهمیت می ده! فقط همین یکیُ ازش بگم که یه بنده خدایی رو برده بوده تو اتاقش و گفته: عزیزم! نظرت در مورد رفتن به یه گروه دیگه چیه؟ اون بنده خدا هم نظرش رو گفته. مدیره هم نه می ذاره نه ور می داره میگه: من به نظر بقیه اهمیت نمیدم! کاری رو که بخوام می کنم!!
حال فرمودید! به این می گن دموکراسی!
برای اولین بار یه آیس پکی(!) خوردم خواستم وام بگیرم! بعد از کلی بدبختی و رفت و آمد و پیدا کردن ضامن و کپی مدارک و فیش حقوق و نامه های جورواجور و فاکتور خرید و کوفت و زهرمار مدارک به دست با یکی از همکارا رفتیم بانک! اونجا هم دقایقی مبهوت درگیری دست راست و چپ آقایی که داشت برامون حساب باز می کرد بودیم تا بالاخره افتخار هم صحبتی با آقای مسئول وام نصیبمان شد! ایشون مدتی برگه های ما را اینور اونور کردند و با لبخند ملیحی فرمودند: اِ! شما که فرم بهمان ندارید!!! خوب اشکال نداره این فرم را هم بگیرید و بدید ضامناتون امصا کنن!!! مگه شما این توضیحاتی که به در و دیوار می زنند رو نمی خونید!
به قول همکارم :اِ !! مگه رو در و دیوار غیر از مزخرف چیز دیگه هم می نویسن؟!