زندگی ادامه دارد!

این روزها انگار نیمه هشیار هستم. به قول معروف گیج می زنم! دنیای جدید٬ آدم های جدید٬ زبان جدید و زندگی جدید! تجربه مسافرت به خارج از ایران را داشتم اما تجربه زندگی را نه. احساس خاصیه. همه چیز مرتب٬ همه چیز قشنگ اما احساس تعلق نیست. فکر می کنی هیچ کدام از این چیزها مال تو نیست و غصه می خوری که چرا این چیزها را در جایی که متعلق به توست نداری. 

برای من و همکلاسی ام تو خونه یک آقای مسن دو تا اتاق اجاره کردند. مرد خیلی نازنینیه و برخلاف اکثر جماعت اروپایی٬ خیلی خونگرمه.  معلم هنر بوده٬ همسرش فوت کرده دو تا دختر داره که توی شهر دیگه ساکن هستند. عکاس قابلیه٬ دستی در نقاشی داره و اهل موسیقی و سینما. خلاصه که می تونی ساعت ها کنارش بشینی و ازش چیز یاد بگیری. 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد