کودکی

اولین روز دبستان بازگرد
کودکی ها شاد و خندان باز گرد
باز گرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسب های چوبکی
خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن مانا ترند
درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار و دزد و چاپلوس
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
با وجود سوز و سرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن می درید
تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبری می شدیم
پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفتر ها به رنگ کاه بود
مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی با پا روی برگ
همکلاسیهای من یادم کنید
باز هم در کوچه فریادم کنید
همکلاسیهای درد و رنج و کار
بچه های جامه های وصله دار
بچه های دکه سیگار سرد
کودکان کوچک اما مرد مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش می شد باز کوچک می شدیم
لا اقل یک روز کودک می شدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچها که بودش روی دوش
ای معلم نام و هم یادت به خیر
یاد درس آب و بابایت به خیر
ای دبستانی ترین احساس من  

بازگرد این مشق ها را خط بزن

شاعر: محمد علی حریری جهرمی 

مرگ

و مرگ این آشنای رمزآلود که بودن را معنا می بخشد... 

 

 

 

برنارد شاو

• کسی که می تواند عمل می کند کسی که نمی تواند پند می دهد...

• در زندگی قرار نیست خودتان را کشف کنید ; قرار است خودتان را بسازید.

• بزرگترین تنبیه برای دروغگو , بی اعتمادی همه به او نیست ; بی اعتمادی او به همه است.

• امروز فقط بی سوادها می توانند کتاب خوب بخرند.

• تنها کسی که با من درست رفتار می کند خیاطم است که هر بار که مرا می بیند , اندازه های  جدیدم را می گیرد ; بقیه به  همان اندازه ای قبلی چسبیده اند و توقع دارند من خودم را با آنها جور کنم.

• بهترین جا برای آزمودن تربیت یک آدم , وسط دعواست.

• تنها دوره ای که آموزش من متوقف شد دوران مدرسه بود.

• هیچ کس نمی تواند تمام عمر , خوشی را تحمل کند ; در این صورت دنیا جهنم می شد

• یک بچه مدرسه ای که با کتاب هومر بر سر همکلاسی اش می زند , احتمالا ایمن ترین و منطقی ترین استفاده از اساطیر را کرده است.

• در زندگی 2 تراژدی هست: اینکه به آنچه قلبت می خواهد نرسی و اینکه برسی.

• دروغ های خوشبینانه چنان قدرت درمانی بالایی دارند که اگر پزشکی نتواند آنها را به صورت متقاعد کننده ای به زبان بیاورد , به درد این شغل نمی خورد.

• صمیمی بودن خطرناک است ; مگر اینکه احمق هم باشید.

• از کسی که به کار بد شما پاسخی نمی دهد بترسید ; او نه شما را می بخشد , نه می گذارد خودتان را ببخشید...  

  

با تشکر از مزدای عزیز 

 

 

 

سایه ها

در زیر نورهای دَرهم خیابان، سایه ها از هر طرف از من دورتر و دورتر می شوند!  

مناجات!

چند سالی بود که دلم می خواست پاییز رنگی رنگیِ جنگل را ببینم. 

چند سالی بود که دلم می خواست ساعت ها کنار یه دریاچه بشینم و آرامشش را تماشا کنم! 

چند سالی بود که دلم می خواست حرف های تازه از آدم های تازه بشنوم .

چند سالی بود که دلم می خواست ... 

خدای مهربونم ممنون که جنگل های خوشگل نشونم دادی. 

خدای مهربونم ممنون که گذاشتی توی سکوت طبیعتت غرق بشم. 

خدای مهربونم ممنون که منو با کلی آدم های خوبت آشنا کردی! 

خدای مهربونم ممنون که بهم اجازه دادی کلی حس های تازه تجربه کنم.

خدای مهربونم ممنون که باز هم بهم نشون دادی حرفامو می شنوی و هَوام رو داری!   

.

خدای مهربونم ممنون که اینقدر مهربونی!